استراتژی بازاریابی STP یک مدل عالی بازاریابی که به کمک آن میتوانید یک استراتژی بسیار خوب برای کسب و کار خود داشته باشید. یک استراتژی که رسیدن به بهترین نتایج را، با متمرکز کردن منابع سازمانی شما ممکن می سازد. استراتژی بازاریابی STP مهمترین روشی است که تمام مدیران و بازاریابها باید به آن آگاه باشند این مدل میتواند تحولی در نگاه و رویکرد شما ایجاد نماید و شانس موفقیت کسب و کارتان را به طرز قابل توجهی افزایش بدهد. در ادامه به استراتژی STP و دیجیتال مارکتینگ و تولید محتوای دیجیتال و متنی میپردازیم. جهت مشاوره سئو و طراحی وب سایت و تولید محتوا در تهران و کرج با ما تماس بگیرید.
استراتژی STP
STP مخفف سه کلمۀ می باشد:
- Segmentation – بخشبندی بازار
- Targeting – هدفگیری
- Positioning – جایگاهیابی
بخشبندی بازار (Segmentation)
با یک بخشبندی عالی میتوانیم یک دید خوب نسبت به بازار خودمان پیدا کنیم و فرصتهای آن را شناسایی نماییم. با این بخش بندی، می توانیم که تصمیمهای درستی درباره استراتژی بازاریابی کسب و کارمان بگیریم
روش بخش بندی بازار خود:
- دستهبندی جمعیتشناختی: یعنی بازار هدف را بر اساس شاخصههایی جمعیتی مثل سن، جنسیت، میزان تحصیلات، شغل، سطح درآمد و … دستهبندی نماییم.
- دستهبندی جغرافیایی: یعنی بازار هدف را طبق مکانی که مشتریان در آن حضور دارند (کشور، شهر یا منطقه) دستهبندی نماییم.
- دستهبندی روانشناختی: یعنی مشتریان را بر اساس فاکتورهای روانی مثل تیپهای شخصیتی، ارزشها، اعتقادات و سبک زندگی دستهبندی نماییم.
- دستهبندی رفتاری: یعنی مشتریان را بر اساس عادات و انگیزه هایی که در خرید دارند، دستهبندی نماییم. در این نوع دستهبندی بیشتر به دنبال «رفتار خرید» مشتریان هستیم و کاری به ویژگیهای شخصیتی یا اعتقادی آن ها نداریم.
هدفگیری (Targeting)
اکنون که بازار خود را تحلیل و بخشبندی کردید، باید مشخص نمایید که میخواهید کدام بخش از بازار خود را هدف قرار دهید.
روش مشخص کردن بخشهای مورد هدف خود
اکنون که اهمیت هدفگیری را درک کردیم، زمان انجام دادن آن است. یعنی میخواهیم مشخص نماییم که کدام بخش یا بخشهای بازار مورد هدف ما است. توجه داشته باشید که ما حتی میتوانیم چند بخش بازار را با برنامههای متفاوت بازاریابی هدف بگیریم.
به طور کلی ۳ معیار برای اینکار وجود دارد:
۱. اندازه و پتاسیل رشد
تمام بخشهای بازار، اندازه یکسانی ندارند و به یک اندازه هم رشد نخواهند کرد. و هدف شما انتخاب بازاری می باشد که بیشترین پتانسیل سود را برای شما دارد. در حال حاظر فقط اندازه یک بازار مورد اهمیت نیست بلکه رشد آن هم مهم می باشد. این پتانسیل رشد است که مشخص میکند یک بازار در آینده چقدر میتواند مفید باشد.
۲. میزان دسترسی به مشتریان
انتخاب یک بازار بزرگ به معنی موفقیت نیست. شما باید به درآمد خودتان (یعنی منابع سازمان) نگاه کنید. آیا شما منابع لازم برای هدفگیری موثر این بخش از بازار را دارید؟ اصلاً آیا هدفگیری این بخش از بازار به صورت متمرکز شدنی می باشد یا خیر.
۳. میزان رقابت
هر چقدر رقابت در یک بخش از بازار کمتر باشد، این بخش جذابتر خواهد بود. البته هدف فقط میزان رقابت نیست. شما باید از خود بپرسید که آیا منابع لازم برای پیروزی در یک رقابت را در اختیار خواهید داشت یا خیر.
به همین دلیل، گاهی یک کسب و کار ممکن است تصمیم بگیرد به سراغ یک بخش کوچک بازار برود که از نظر بقیه جذاب نباشد. چرا که منابع لازم برای رقابت وجود ندارد و ترجیح میدهد بر یک بخش کوچک مدیریت کند تا آنکه یک کسب و کار خرد در یک بازار بزرگ داشته باشد.
مشخص شدن جایگاه یک کسب و کار
حالا اگر شما هم بتوانید تصویر کسب و کار خودتان را به یک ویژگی خاص پیوند بزنید، قطعاً میتوانید آن بخش از بازار را اداره نمایید. برای پیداکردن این ویژگی هم میتوانید به مزایای رقابتی محصول خود اشاره کنید، مثلاً اگر شرکت رقیب، محصول خودش را به عنوان «لوکسترین محصول» در بازار هدف معرفی کرده است، در مقابل شما میتوانید با اشاره به وزن کم محصولتان، جایگاه «سبکترین محصول» را برای برندتان تصاحب کنید.
برای مشاوره سئو و طراحی وب سایت و تولید محتوا در تهران و کرج و دیجیتال مارکتینگ و تولید محتوا متنی با کارشناس تولید محتوا تماس بگیرید.
شماره تماس مشاوره تولید محتوای دیجیتال و متنی و طراحی سایت در تهران و کرج و دیجیتال مارکتینگ :۰۲۱۹۱۳۰۱۰۷۴
اینستاگرام مشاوره تولید محتوای سایت و دیجیتال مارکتینگ سئو تولید محتوا در کرج و در تهران